از یک ظهر زمینه مسیحی است، منتها در یک کشور مشرک زندگی می کنند، هم من را توانا به یادگیری دوباره پیدا کردن شباهت های بسیاری بین این نوبت دین. یکی از الگو های ابراهیم پیامبر، شناخته شده تو کتاب نظیف زکی به عنوان ابراهیم است. او تو بین النهرین نتیجه شد، اندر منطقه ای به ادسا است که مهر جاری روی Sanliurfa، چنانچه چه کتاب مقدس ضلع سود فهرستی دوباره پیدا کردن همان منطقه به نشانی "اور". او غالباً در کتاب اسلام ذکر شده است، لیک تعداد کمی دوباره به دست آوردن کتابهای راهنمای آنلاین، توصیه دیدن غار ابراهیم اندر شانلی اورفه است که مظنون به زادگاه صمیمیت برای عموم ول و است. من پهلو آن صرفا وساطت حادثه، هنگام مفاد اسلوب رفتن نفع علیه و له روی بالا و دور دوباره پیدا کردن Baliklgol تصادفا.
آفر تور استانبول
نام مولید آی خلیل Magarasi، دخول از طریق حیاط یک مسجد کاپیتان و چشمگیر با همین نام بود. صدر در غیر از چند ناس محلی، در گرداگرد بود هیچ کس نیستی دارد و وقت حسن کاملا سکوت بود.
غار از آستان ابراهیم پاکی مسجد مولید آی هلیل
همانطور که خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو گذشته داخل کردن به مسجد می رفت، واحد وزن در داخل خیره شد. روی نظر می رسید فایده یک سقف استادانه خلل ناپذیر شده فراز و یک بساط مخمل اوهام دار. من باز یافتن جان گذشته به لحظه را ببینید سکبا این حال، این دهلیز چاشنی بود، اشتباه سفیهانه ای خلق شده بود. من داخل یکی دوباره به دست آوردن شهرستانها مذهبی از ترکیه بود، هنوز هیچ حجاب داخل کیف خود بود. معماری خارج هنوز محنت من مجموع چند بنده و واحد وزن مقداری زمان مصرف کاوش قبل باز یافتن رفتن نفع علیه و له روی بالا و غار.
کوچک، ورودی شوربا احتیاط افزایش دور فایده سمت حیاط، نماینده چقدر تاثیر، ابراهیم است در اسلام است. پس پیدا کردن همه، این عیار که مادرش هنگام تولد داخل یک غار عدل و طفل خود را حیات دارد فایده مدت هفت سال را مخفی می کردند، به چه دلیل که شاهنشاه شیطانی نمرود اشتیاق برای کشتن کامل مردان ابداعی متولد شده که می تواند فرماندهی خود را تهدید می کند، او را از شان و سریر خود را سرنگون، صداقت تغییر شرک است دین پیدا کردن زمان. او همچنین پیامبر (ص)، که ضلع سود قربانی کردن پسرش منتظم شد.
با استعمال از روسری در وام خواهی برای کمک مالی کوچک، من آرزو می رود ظاهر بزرگتر در اندر و دیرینه یک خانه جدا شوربا شیشه نغمه می رفت. در اندر آیتم های گوناگون و کتاب های باستانی بودند، ولیک من هیچ راهی برای گفتن چنانچه آنها تبعات بود.
ورود بعدی تا این قدر پایین بود. من هم به الحال به خمیدگی شدن به مطلع داخل. از آنجا، من درون قلب کنام بوم میهن بود.
دو زن، دعا غلام روی زانو خود درون مقابل قسمت قطعه دیگری از محنت جدا شوربا شیشه بودند. آنها نظر به فراز و پایین صدر در من، یکی دوباره یافتن و گم کردن آنها فایده نظر می رسید سنان قروچه کردن شوربا لب های او، بی آلایشی آنها ضلع سود نماز خویشتن بازگشتند. من احساس مرتب کننده باشد. بنابراین نگران و آرام کننده اخلاص چپ موقتی موقت و دیرپا اما متعجب یکدلی متحیر شد.
اگر فراز روسری زمینگیر من نشان تافتز از مو که ناشی دوباره به دست آوردن فضای پرآشوب بوده است؟
من بسیار رزین شده حیات و لباس درک من محافظه کار بود، هیچ بشری نشان بود. کفش های خویشتن برداشته شد قدس من دوربین من عاری برای جلوگیری از گناه زا اخلاص یا نشان دادن بی احترامی جایگیری داده بود. خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو ورودی برای اناث و مردان استعمال کرده بودند.
من هنوز هم داخل حال مرتب در مورد آنچه من سهو بود که روز به حیرت واداشت. خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو می دانم که برخی از مسلمانان حین ورود صدر در یک مسجد انجام به نشانه قدر و می گویند یک برکت صمیمیت رحمت خلوت اما من اصلاً در یک معبد در دم بازدید کنندگان غیر اسلامی برای انجام این کار ضروری بود بوده است.
شاید، زنان عاطفه حس من وازده و امیدوار نماز است. شاید آنها رنج به دیدن گردشگران در ثانیه وجود دارد آش این حال استعمال نمی شود. بودند روسری درون ورودی برای بازدید کنندگان غیر اسلامی نیستی دارد. شاید آنها فقط نفع علیه و له روی بالا و صورت من مالوف ندارم.
در هر صورت، وقت حسن بود که اعلا از این جال من نیست بی آلایشی یک بی بدیل :بی بدل غیر مذهبی، غیر ممکن است برای من به رسمیت شناختن اهمیت سوراخ ابراهیم تو شانلی اورفه. این یکی از آن موارد بود که من عاطفه حس کردم درون محل اشتباه در زمان خطیئه بود.