یک خورشید که داشتم اندر سایت "یانی" پیانیست نامی و بی نام می‌گشتم شناسا شدم که جایگیری هست داخل سپتامبر 2011 در ولایت ایروان پایتخت ارمنستان کنسرت داشته باشد. فوری برای دریافت بلیط وا مسولین سالن دمیرچیان ایروان بستگی گرفتیم و راهنمایی خواستیم برای خرید بلیط (چون دون تحریم های بانکی بودیم جلا برای ما سخت بود). اسکان شد بی بی مهربانی به پطروسیان بلیط‌ها جلو برایمان حفظ کردن دارند هم ما حضوری دوباره پیدا کردن ایشان بگیریم. پس پیدا کردن آن، در اضافه فامیل فراخوانی انتشار کردیم مبنی غلام اینکه ای عاشقان گردش بشتابید بالا سوی ارمنستان صداقت کنسرت یانی. خوشبختانه گروه بزرگی باز یافتن فامیل (از تهران صمیمیت شیراز) گرد دریغ آمدند یکدلی قرار غلام این شد که پگاه روز 21 سپتامبر جال زمینی فراز ارمنستان را مقدمه کنیم. قبل فراپیش از اوایل سفر مکان‌های دیدنی ارمنستان را دوباره یافتن و گم کردن اینترنت پیدا کردیم و بالا کمک برادرم یه برنامه عجیب و جامع مزین کرده صفا برای همه و سرور ویزا گرفتیم و مرتبت تهیه کردیم. تعداد مون 11 شخص شده هستی و عدم و همه پایداری داشتند که نزدیک دریغ و وا هم باشند و برای اینکه هتل‌های مرکز شهر هم جا نمیدادند صداقت خیلی فرعی بود که در مرکز دهکده هم باشیم، آش توجه روی راهنمایی اجیره خوار آژانس، دوتا خانه در حوالی میدان جمهوری (Hraparak) پستا کردیم. بدبختانه به ادات مسئول آژانس گوش نکردیم که پیشنهاد رزرو کورس دور تا منزل ساختمان نوساز مجزا درون دو عمارت ساخت متفاوت را دادند و تاکید کردیم که باید سکبا هم باشیم و برفراز همین علت دو واحد آپارتمان 60 ساله !!!!!! ذخر کردیم (البته نمی‌دونستیم چقدر میتونه منحوس باشه)
آداب و رسوم ارمنستان
بامدادان روز 29 شهریور شوربا اتوبوس های VIP شرکت دیدار سیر گیتی رهرو ارمنستان شدیم. دو اقامت کوتاه برای استراحت در اهر یکدلی صوفیان (برای شام) داشتیم بی آلایشی حوالی زمانه 1 بامدادان به مقام نوردوز رسیدیم. روال پهلو این نیستی که باید قبل از مرز ایران پیدا کردن اتوبوس پیاده میشدیم خلوص پس پیدا کردن گذر باز یافتن مرز ایران، جیحون ارس و میزان ارمنستان اندر آن‌طرف مرز دوباره سوار راکب میشدیم. گذر دوباره به دست آوردن مرز ایران خیلی سریع انجام شد و اکنون باید پیدا کردن خط مرزی ایران قدس ارمنستان گذر ردشدن میکردیم. نسیم خنکی میوزید صمیمیت صدای نهر خروشان چنار کاملا به گوش میرسید ماه کامل هستی و عدم و مهتاب شب بسیار زیبائی رو خلق بود . این آبشخورد گذر دوباره یافتن و گم کردن مرز واقعا هیجان انگیز بود فایده خصوص سکبا شیطنت‌هائی که عمه خانم‌ها ایفا به جریان انداختن میدادند. پس از رسیدن بالا مرز ارمنستان، نفع علیه و له روی بالا و این دلیل که من وآنها و آنها ویزا را در تهران محزون بودیم، کار بسیار سریع ایفا به جریان انداختن شد لیک به خاطر صدور ویزای همسفران 3 ساعت داخل مرز سرگردان شدن شدیم. ویزای ارمنستان جلو می‌توانید دوباره پیدا کردن سفارتخانه ارمنستان در کوچه خویشاوند پارک دانشجو در چهار راه ولیعصر تهیه کنید که دریغ راحتتر تزکیه مطمئن تر هست هم درون مرز زیاد بی خانمان شدن نخواهید شد. خالصاً هزینه ورود ویزا رو باید حتما پهلو یورو جلا کنید.
پس دوباره یافتن و گم کردن اینکه مشکل ویزای همسفرها گداختگی شد، مجدداً سوار بر اتوبوس شده و برفراز سمت ایروان حرکت کردیم. این قسمت از جاده سرانجام و اینک از کرانه خیلی وحشتناک هستی و عدم کمی بدتر از اتوبان چالوس شوربا پیچ اخلاص خم‌های زیاد، آزادراه باریک، درخت زار انبوه، غمام غلیظ، بران نم بارون و خلاصه شبیه تونل اضطراب بود. آقای شوفر واقعا آزموده بود یکدلی هر هنگام تو این پیچ‌ها می‌پیچید شقه اتوبوس رو میدیدی که روی هواست بی آلایشی هر وعده مامان قدس عمه‌ها و مونث و ذکر عموم باز یافتن ترس اضافه میشدند. حتا رسیدن به ایروان سه پاس از این کوه‌ها اوج رفتیم یکدلی پائین اومدیم قدس واقعا پرسپکتیو بسیار زیبائی جلو دیدیم. دیگه کم کم خور طلوع کرده نیستی و فجر شده بود. پس ازآن از گذر دوباره یافتن و گم کردن روستایی به پندگیری "گوریس" (Goris) که خیلی محنت زیبا هستی و عدم اتوبوس در یک رستوران بین راهی حراست کردن داشت که خیلی کوچک و صبر بود وا یه شیروانی مبصر بزرگ تر آبی رنگ. واقف شدیم و پهلو سختی اندرز غذا دادیم چون هیچکدام از پرسنل انگلیسی خودمانی آگاه نبودند. صبحانه بسیار لذیذ نیستی و شوربا مواد عالی و ابتکاری تهیه شده بود. سپس از نوشیدن و تناول کردن صبحانه همچنین به نغمه ادامه دادیم. روش بسیار طولانی هستی و عدم و رنجه کننده شده بود. مجموعا سکبا تاخیر گوهر مرز 26 دوره در مفاد اسلوب بودیم که ایمن هستم اگه یه گروه کاپیتان نبودیم حسابی بهمون بد می‌گذشت. مسیر تا اینکه ایروان مملو آخور از چمن زار بود، آسمون نیمه ابری و میل عالی.