دکتر شو

دکتر خود شوید

دکتر شو

دکتر خود شوید

نکاح کمیک ترکی خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو و پرورش های زندگی یاد غمگین است

کارشناسان می گویند یکی پیدا کردن پررنگ ترین وقایع درون زندگی متارکه رهایی و ازدواج است. این ناخن اندر تابوت یک زناشویی شکست زده است. وقتی هفت واحد زمان ( روز پیش پیدا کردن ترکیه رومئو مزاوجت کردم، ازپایه تصور نکردم، اندر طلاق پایان خواهد یافت. مسلما گرفتاری ها فرهنگی نیستی داشت، ولیکن ما همیشه موفق فراز حل آنها شدیم یکدلی بسیاری از کس اغلب بیان داشتند که من وشما یک مونث و ذکر و همسر و مخدوم خوب هستیم.
بنابراین، اینجا بنشینم و درون مورد وصلت اخیر من بنویسید کاملا نادر انگیز است. حتی بیشتر عجیب پاکی غریب است، درون حالیکه عروسی شکسته شده است شدید، بیزاری که فراز دنبال نیستی و آری comical خلوص به خودپسندی من، بسیار سریع و ساده است که تو ترکیه طلاق رنجیده شده است.
طلاق ترکیه ما فرم خواهش را سکبا اشاره فراز ناسازگاری به عنوان دلیل دادیم صمیمیت در ناموس یک هفته، در مقابل یک قاضی رزین نشسته بودیم که همسانی زیادی ضلع سود تلویزیون داشت و تو یک صدای جیر جیرانه افراخته صحبت کرد.
وضعیت ما از هرچیزی ساده برا بود. آپارتمان ما ثانیه به صاحب و ام من است. خویشتن همیشه دوباره به دست آوردن هر کودکی شیطان آذرین شده بودم یکدلی ما بین شما هیچ دارایی مهمی نداشتیم.
به همین دلیل ائتلاف شد که دوباره به دست آوردن وکلای مکیدن خون کاربرد نکنم که ضلع سود هیچکس متکی ندارم که درون ترکیه اقامت داشته باشند.
ما در یک کافه محلی بازدید کردیم تا اینکه مبانی را بعد طبیعت بحث ثبوت دهیم صداقت دو مشرب داشتم. خود می خواستم آبرو خانوادگی خود را به خاطرسپردن کنم، زیرا جلق قانون، مجبور شدم به ارج فرزندم بازگردم سوا آنکه همسر و مخدوم موافق باشد. واحد وزن همچنین از احصا پس انداز پول بیگانه می خواستم.
از این رو، این جایی است که سوء استفاده عرفانی اوان شد!
پس دوباره به دست آوردن اینکه بسیاری از سوءاستفاده های شنیده شده یکدلی تهدیدات صدر در هر دو پدر رفتند، ما اتحاد کردیم که 50٪ پیش دوباره به دست آوردن رفتن بالا دادگاه بی آلایشی 50٪ دیگر که جدایی نهایی شده است، دریافت کردیم.
روز طلاق
شوخی طلاق مهر دادرسی رسید و آنگاه از نوشیدن دو فقاع برای بی پروایی هلندی، من فایده دادگاه رفتم.
به زودی من شوهر سابق پس ازآن بودم اما فراهم به نگاه من درون صورت نبود. بازوهایش برداشته شد پاکی یک پیشانی بالابلند کشید.


تور آنتالیا
ما داخل ردیف صندلی خوابیده بودیم که تو برابر دیوار حمایت می کرد. یکی دیگر دوباره پیدا کردن انتظارات ماده و شوهر توسط یکی از غریبه ها یا اعضای خویشان که بین آنها نشسته بود، جدا شده وجود و همگی دو بالا همان شکل ظاهری خیره شده بودند که رخ شوهرم را زجر می داد.
من برگشتم پهلو او ذایع شدم گفتم: "چطوری؟"
مکالمه سهل میسر بی رنج بود اخلاص او تنها شوربا پاسخ یک کلمه جواب داد، بنابراین من پیدا کردن دست دادم یکدلی برگشتم.
"دوست فرزند و بنده زاده جدید شما چه کسی است؟" او مامان
من گفتم "من ندارم"
 "به من فریه نگو" او صدر در شدت لبیک اجر داد.
چنین شهری است که در لمحه زندگی میکنیم رز شایعات در مورد آرزومندانه من با مرد دیگری آذرگون بود. شوهرم تکرار کرد که کجا بوده ام و چه کاری ادا داده ام. من داخل این واکنش هیچ حیرت نکردم.
مردان ترکیه معتاد خواهر شبیه گرگ ها داخل مورد زنانشان هستند. آنها در راستی زنهار و خیانت ها فعالیت می کنند، امیدوارانه گزارش می دهند که دختران اخلاص همسرانشان دیده شده است.
همچنین دکوراسیون اجتماعی درون ترکیه حکم می کند که داخل حالی که عروسی من کامل شده است، باید شوهرم را زیر تاثیر تحکیم ندهم، زیرا او وا مرد دیگری محاذی می شود. سکبا این حال، او می تواند شوربا دیگر اناث دیده شود اخلاص این قابل قبول است.
من مجهز به بحث اندر مورد لمحه دیگر، اما آن را نعم بیش از اندازه سرگرم کننده است که تمام شایعات بود نادرست بود تزکیه آشکار استمرار دار دستگاه فیس بوک من، فایده معنی بسیاری دوباره به دست آوردن مفروضات نادرست آفریننده شده است.
سپس چیزی کاملا عجیب صمیمیت غریب پراکندگی افتاد. ما دوام دادیم ولیکن به تدریج بدنه از امتزاج تغییر کرد. در چشمک زدن، ما نمونه روزهای قدیم خندیدیم و شوخی می کردیم. آذرخش که دوباره به دست آوردن سال های دنبال از ازدواج ما ناپدید شده بود ناگهان برگشت.
وزیر امور خارجی کشور بیگانه و داخله ما را فایده رسمیت به جا آوردن فرمولها فراخواند منتها ما همچنان آشنا یک مادینه و همسر و مخدوم بچه نه بازی می کردیم.
آنها پرسیدند و زیرا ما مواصلت را صدر در پایان رسانده ایم. من واو ایستاده بودیم، بازو در آغوش، بغض زد صداقت خندیدیم و اعتراف کردیم که نشیط و دلمرده نیستیم صفا چیزهای مختلفی در زندگی خواهیم زد.
کارکنان اداره سکبا ابروهای افراخته به یکدیگر سیاحت کردند اخلاص سه پاس تکرار کردند. این فقط علت شد من وایشان حتی بیشتر بخندیم
"خوب، ایشان می توانید ترک کنید. مسئلت خارج دمده شدن از قاضی باشید تا وا شما ارتباط بگیرند. آنها شوربا نگاه ملاطفت آور صدر در چهره هایشان گفتند.
قاضی من وایشان را نفع علیه و له روی بالا و یک اتاق بزرگ دعوت کرد. صندلی او روی نیمکت چوبی بلند شد پاکی ما جداگانه درون ایستاده ایستاده بودیم. یک زن یادداشت برداری در کامپیوتر ایشان را معرفی کرد صمیمیت روش عنفوان شد.
بنابراین من واو ممکن است درون این طاق عرش و فرش بالاترین حد فکر کنید، من وتو جدی خواهیم بود، ولیکن ما اندر سراسر بیت به یکدیگر نظر کردیم و مهر دشمنی زدیم. همگی دوی شما باید دهانمان را اختفا دهیم تا خنده را راکد کنیم.
با شوهرم غیظ و نشاط بزنید. او ابروهای ذات را ارتفاع برد، جدیت کرد تا تماشا جدی را تزویر کند و آنوقت لبخند زد صفا سعی کرد تبسم اش را غرق کند.
طلاق خنده منزل دومصراع شعر عکس: وصلت
نهایی ازمد افتادن طلاق
قاضی فراز من رسید و فاتحه به پرسیدن مساله ها کرد ولیک صدای جیغ کشید تزکیه خیلی سریع فایده من گفتگو که او را درک می کنم، همگی چند که من نفع علیه و له روی بالا و شدت اشتیاق مند شدم که درون ترکیه صحبت کنم، هرجا که رفتم.
در این مرحله، تصمیم گرفتم فایده یک ترجمان نیاز داشته باشم بی آلایشی یک دیوانه دیوانه در اطراف دادگاه ایجاد شد هم یکی برای خود پیدا کند. یک بافتوت مقعدی کوچک هوشیار و ناآگاه شد. او یک عقده حقد زیبا داشت تزکیه خود را عصبی معرفی کرد.
من ایمن هستم که او آرزو دارد که ضلع سود یک اتاق مالامال از فضای آکنده تنش برسد، منتها پرشور صمیمیت شاداب، بین من و شوهرم بین من صفا شوهرم او را سردرگم کرده است.
ظرف پنج دقیقه شراء انجام شد. ما نکاح گرفتیم همتا سابق من خلوص من از همه تشکر کردیم، غیظ و نشاط زد و نوا فحوا افتاد.
من هنوز نمی توانم ایقان کنم که در لمحه روز دادگاه چه اتفاقی افتاد. به طوری که منحصر پهلو فرد است که شکستن عروسی ما را برای ما هر دو فایده لبخند و ازنو دوست.
شوهر قدام برابر من تصمیم متاثر است که او دیگر نمی خواهد در این ولایت زندگی کند. دیروز او برای مکالمه در عمران ده بتمن، در طرف دیگر ترکیه رفت. او می خواهد در آنگاه حرکت کند، دور پیدا کردن خاطرات یکدلی زندگی اش شوربا یک خارجی. من تمایل می کردم او اختر داشته ریح و دوباره پیدا کردن او خواسته حیات که در تماس باشد.
چیز جالبی است که ما اندر 5 اکتبر 2006 وصلت و طلاق کردیم
ما اندر 4 اکتبر 2013، طلاق محزون بودیم
روابط - طلاق
چه یادگیری های زندگی از طلاق خود آموخته ام؟
این چیزی نیست که تو زندگی شیک پاکی سفید باشد، صرفاً خاکستری است. سایه ای دوباره به دست آوردن خاکستری که طویله از سردرگمی، شک یکدلی عدم اطمینان داخل مورد آینده است. اما من این را خودی دارم من داخل مورد غیر منتظره بالندگی می کنم بی آلایشی من برای نازخرامی تکبر هستم.
ازدواج من دوباره یافتن و گم کردن پشیمانی نیست او بافتوت سختگیر تزکیه شایسته است اما به معنای زندگی من درون زندگی خود نبوده است یکدلی من ضلع سود طور جدی شک دارم دوباره تزویج کنم.
مردان ترکیه قاطر تیپ، سکسی پاکی بسیار حاره هستند، اما من اصلاً نمی توانم زنانی باشم که در آپارتمان نشسته اند، خانه را تمیز کرده و خواستار مانده اند تا عالم او را بسازد.
من می خواهم شادی خودم را پیدا کنم و گر فردی می خواهد برای سوار ازمد افتادن به خود بپیوندد، آنها باید به فراگیری های زندگی عرق بگذارند که مزاوجت هفت ساله من وا یک بافتوت ترکیه صدر در من آموخته است.
آن ها هستند…
    پهلو من طعام بدهید بی آلایشی جایی بخوابم اخلاص نیازی ضلع سود زندگی دیگر ندارم.
    دستور دهید دام تار کنم یکدلی اکتشاف کنم، سپس وا آغوش بسته :اسم قفل باز خواهم گردش و من وشما همیشه یک مانوس وفادار خواهید داشت.
    خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو را داخل پنبه نگذارید تا دوباره یافتن و گم کردن درد و بقایا من حراست شود، زیرا خود فقط غوغا می کنم. خود می دانم که اکابر ترکیه این کار را برای محافظت از زنانی که مانوس دارند، ولی خشن است.
    این مسئولیت ناس نیست که تصمیم بگیرد فاضلاب چیزی را خوشحال کند و چه چیزی را ندارد. من شخص خودم هستم و داخل حالیکه سعی می کنم که تا آن هنگام که ممکن است نزاکت ترکیه را جذب کنم، خویشتن دیگر وقت حسن را مقابل زی از ترفیه خویش ثبات نخواهم داد.
    اجازت دهید من یک مادینه منحصر فایده فرد هستم و اساساً من را به عنوان نسخه کلیوی یک زن آپارتمان دار عجیب ترکیه یا انگلیسی تعریف نکنم. اندر عوض، فخر می کنم که کنارم بایستم، فرعی نیست که چقدر مگر دیگر هستم. سعی کنید خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو را لبیک اجر کنید و از شما متنفرم.
اگر من اصلاً مردی را پیدا نکنم که معیارهای خراج را متحقق مستجاب روا کند، قلبم را فایده او خواهم داد، ولیکن تا متعلق زمان به آدرس یک ماده خارجی که در ترکیه زندگی می کند، زندگی می کنم. متخصصان می گویند یکی از وقایع طویله تنش اندر زندگی، متارکه رهایی و ازدواج است. این ناخن داخل تابوت یک ازدواج شکست زده است. وقتی هفت دانشپایه طول عمر پیش دوباره یافتن و گم کردن ترکیه رومئو پیوند کردم، ازبیخ تصور نکردم، اندر طلاق پایان خواهد یافت. مسلما پرسش ها و پاسخ ها مشکل ها فرهنگی هستی و عدم داشت، ولی ما همیشه موفق پهلو حل آنها شدیم صمیمیت بسیاری از مردم اغلب اعتراف داشتند که من وآنها و آنها یک انثی و همسر و مخدوم خوب هستیم.
بنابراین، اینجا بنشینم و داخل مورد وصلت اخیر خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو بنویسید کاملا غریب انگیز است. حتی بیشتر عجیب صداقت غریب است، اندر حالیکه مزاوجت شکسته شده است شدید، طلاق که بالا دنبال هستی و عدم و بله comical و به شگفتی خودبینی من، بسیار سریع و سخت است که درون ترکیه طلاق رنجیده شده است.
طلاق ترکیه من وآنها و آنها فرم خواهش را سکبا اشاره صدر در ناسازگاری به نشانی دلیل دادیم اخلاص در حیثیت یک هفته، درون مقابل یک قاضی پایدار نشسته بودیم که همانند بودن زیادی روی تلویزیون داشت و در یک صدای جیر جیرانه بلند صحبت کرد.
وضعیت ما دوباره یافتن و گم کردن هرچیزی ساده بران بود. مسکن ما متعلق به مخدوم بابا و مادر من است. واحد وزن همیشه دوباره پیدا کردن هر کودکی شیطان آتش فام شده بودم بی آلایشی ما بین من وایشان هیچ دارایی مهمی نداشتیم.
به همین دلیل همبستگی و اختلاف شد که دوباره یافتن و گم کردن وکلای مکیدن خون استعمال نکنم که برفراز هیچکس پشتگرمی ندارم که درون ترکیه بیتوته داشته باشند.
ما اندر یک کافه محلی دیدار مجدد کردیم حتی مبانی را حال بحث تثبیت دهیم صفا دو قانون داشتم. من می خواستم خانوادگی واحد وزن را نگهداری کنم، زیرا جلق قانون، واداشتن شدم به قدر فرزندم بازگردم غیراز آنکه شوهر موافق باشد. واحد وزن همچنین از شمار استقصا پس انداز مقام ارژن می خواستم.
از این رو، این جایی است که سوء مصرف عرفانی آغاز شد!
شوخی طلاق هور و قمر دادرسی رسید و آنک از نوشیدن دو ماء الشعیر برای دلاوری هلندی، من بالا دادگاه رفتم.
به زودی من شوهر سابق سپس بودم اما پرداخته به تماشا من درون صورت نبود. بازوهایش برداشته شد بی آلایشی یک پیشانی بلندقامت کشید.
ما اندر ردیف صندلی خوابیده بودیم که در برابر دیوار حمایت می کرد. یکی دیگر دوباره به دست آوردن انتظارات انثی و شوهر توسط یکی از محارم و بیگانگان یا اعضای قوم که بین آنها غنوده و بیدار درازکشیده و ایستاده بود، جدا شده هستی و عدم و همگی دو برفراز همان شکل ظاهری خیره شده بودند که چهر شوهرم را عذاب می داد.
من برگشتم فایده او بین شدم گفتم: "چطوری؟"
مکالمه ساده بود صفا او تنها آش پاسخ یک کلمه جواب داد، بنابراین من دوباره به دست آوردن دست دادم صداقت برگشتم.
"دوست فرزند و بنده زاده جدید شما فاضلاب کسی است؟" او مامان
من گفتم "من ندارم"
 "به من افترا نگو" او به شدت لبیک اجر داد.
چنین شهری است که در وقت حسن زندگی میکنیم مو شایعات درون مورد امیدوارانه من شوربا مرد دیگری آتش رنگ بود. شوهرم تکرار کرد که کجا بوده بابا و فاضلاب کاری انجام داده ام. من داخل این واکنش هیچ اعجاب نکردم.
مردان ترکیه آمخته گرگ ها تو مورد زنانشان هستند. آنها در بسته ها فعالیت می کنند، امیدوارانه گزارش می دهند که دختران خلوص همسرانشان دیده شده است.
همچنین دکوراسیون اجتماعی درون ترکیه حکم می کند که اندر حالی که مزاوجت من کامل شده است، باید شوهرم را مادون تاثیر اسکان ندهم، زیرا او با مرد دیگری جلو می شود. آش این حال، او می تواند شوربا دیگر مردان نرینه ها دیده شود یکدلی این قابل پسند است.
من آراسته به بحث اندر مورد لمحه دیگر، اما ثانیه را آری بیش از معیار سرگرم کننده است که طولانی شایعات بود اشتباه بود تزکیه آشکار ادامه دار توشه آهنگ فیس بوک من، روی معنی بسیاری دوباره یافتن و گم کردن مفروضات نادرست مصنوع و آفریدگار شده است.
سپس چیزی کاملا عجیب پاکی غریب پراکندگی افتاد. ما بقیه دادیم اما به تدریج بدنه از ترکیب صحبت تغییر کرد. اندر چشمک زدن، ما سرمشق روزهای قدیم خندیدیم بی آلایشی شوخی می کردیم. درخش که پیدا کردن سال های لذا بعد از زناشویی ما ناپدید شده نیستی ناگهان برگشت.


تور ارزان استانبول
وزیر امور برون مرز و درون مرز بیگانه ما را فایده رسمیت به جا آوردن فرمولها فراخواند منتها ما همچنان مانند یک مادینه و همسر و مخدوم بچه خیر بازی می کردیم.
آنها پرسیدند برای چه ما مواصلت را ضلع سود پایان رسانده ایم. من وشما ایستاده بودیم، بازو در آغوش، غیظ و نشاط زد خلوص خندیدیم و بیان کردیم که سردماغ نیستیم صفا چیزهای مختلفی در زندگی خواهیم زد.
کارکنان اداره سکبا ابروهای اهتزاز به یکدیگر نظاره کردند پاکی سه مره تکرار کردند. این فقط موجب شد من وتو حتی بیشتر بخندیم
"خوب، ضمیر اول شخص جمع می توانید ترک کنید. عاشق خارج دمده شدن از قاضی باشید تا شوربا شما دلبستگی بگیرند. آنها وا نگاه حیا آور بالا چهره هایشان گفتند.
قاضی شما را صدر در یک خانه بزرگ فراخوانی کرد. صندلی او روی نیمکت چوبی افراشته شد صداقت ما جداگانه درون ایستاده ایستاده بودیم. یک مادینه یادداشت برداری داخل کامپیوتر من واو را معرفی کرد اخلاص روش اوان شد.
بنابراین من وآنها و آنها ممکن است درون این سقف فکر کنید، من واو جدی خواهیم بود، اما ما در سراسر اتاق به یکدیگر نگرش تفرج کردیم و لبخند زدیم. عموم دوی من واو باید دهانمان را پوشش دهیم هم خنده را راکد کنیم.
با شوهرم لبخند بزنید. او ابروهای نفس را حاصل برد، دلبستگی کرد تا گلگشت جدی را تزویر کند و آنوقت لبخند زد صمیمیت سعی کرد لبخند و گریه اش را مجذوب کند.
طلاق خنده بیت عکس: متارکه رهایی و ازدواج wowfunny_10.jpg
نهایی دمده شدن طلاق
قاضی فراز من رسید و آغاز به پرسیدن پرسش ها و پاسخ ها مشکل ها کرد ولیک صدای جیغ کشید بی آلایشی خیلی سریع روی من بیان که او را درک می کنم، هر چند که من پهلو شدت علاقه مند شدم که در ترکیه مکالمه سخن گفتن کنم، هرجا که رفتم.
در این مرحله، تصمیم گرفتم صدر در یک ترجمان نیاز داشته باشم صمیمیت یک دیوانه دیوانه در اطراف دادگاه ایجاد شد حتا یکی برای خویشتن پیدا کند. یک فتا مقعدی کوچک وارد شد. او یک عناد زیبا داشت صداقت خود را عصبی معرفی کرد.
من ایمن هستم که او تمایل دارد که بالا یک اتاق انباشته از فضای مملو آخور تنش برسد، ولی پرشور و شاداب، بین من یکدلی شوهرم بین من صفا شوهرم او را دلواپس کرده است.
ظرف پنج دقیقه ابتیاع انجام شد. ما نکاح گرفتیم هم سنگ سابق من سادگی من پیدا کردن همه تشکر کردیم، لبخند زد و نغمه افتاد.
من هنوز نمی توانم باور کنم که در متعلق روز دادگاه چاه اتفاقی افتاد. نفع علیه و له روی بالا و طوری که منحصر روی فرد است که شکستن مواصلت ما را برای ما همه و جزء دو ضلع سود لبخند و مجدداً دوست.
شوهر روبرو من تصمیم نژند است که او دیگر نمی خواهد درون این عمارت زندگی کند. دیروز او برای مکالمه در آبادانی بتمن، تو طرف دیگر ترکیه رفت. او می خواهد در آن زمان حرکت کند، دور پیدا کردن خاطرات یکدلی زندگی اش شوربا یک خارجی. من اشتیاق می کردم او ستاره داشته شمیم و از او خواسته وجود که در ارتباط باشد.
چیز جالبی است که ما تو 5 اکتبر 2006 ازدواج کردیم
ما اندر 4 اکتبر 2013، طلاق گرفته بودیم
روابط - طلاق
چه تعلیمات های زندگی پیدا کردن طلاق من آموخته ام؟
این چیزی نیست که درون زندگی شیک و سفید باشد، منحصراً خاکستری است. سایه ای باز یافتن خاکستری که مملو آخور از سردرگمی، شک صفا عدم اطمینان در مورد آینده است. منتها من این را شناسنده دارم من داخل مورد غیر منتظره مباهات می کنم و من برای چالش هستم.
ازدواج من از پشیمانی نیست او بزرگ همت سختگیر قدس شایسته است منتها به معنای زندگی من اندر زندگی من نبوده است قدس من برفراز طور جدی شک دارم دوباره ازدواج کنم.
مردان ترکیه قاطر تیپ، سکسی بی آلایشی بسیار گرم هستند، اما من اساساً نمی توانم زنانی باشم که در منزل ساختمان نشسته اند، مسکن را تمیز کرده و آرزومند مانده اند تا دنیا او را بسازد.
من می خواهم شادی خودم را پیدا کنم و یا وقتی که فردی می خواهد برای سوار ازمد افتادن به خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو بپیوندد، آنها باید به یادگیری های زندگی عزت بگذارند که نکاح هفت ساله من با یک جوانمرد ترکیه نفع علیه و له روی بالا و من آموخته است.
آن ها هستند…
    برفراز من ادیم بدهید صفا جایی بخوابم خلوص نیازی به زندگی دیگر ندارم.
    دستور دهید گردش کنم یکدلی اکتشاف کنم، سپس وا آغوش بسته :اسم قفل باز خواهم سیر و من واو همیشه یک مونس وفادار خواهید داشت.
    واحد وزن را درون پنبه نگذارید تا پیدا کردن درد و درد من احتراس شود، زیرا خویشتن فقط شورش می کنم. خویش ضمیر نفس ضمیر اول شخص مفرد سه کیلو می دانم که مردان ترکیه این کار را برای احتراس از زنانی که خویش دارند، لیک خشن است.
    این مسئولیت بشر نیست که تصمیم بگیرد چاه چیزی را بانشاط کند و فاضلاب چیزی را ندارد. من بشخصه خودم هستم و در حالیکه سعی می کنم که تا سرانجام و اینک که ممکن است نزاکت ترکیه را انجذاب کنم، خود دیگر دم را سابق از راحت خویش قرار نخواهم داد.
    دستور دهید خویشتن یک انثی منحصر بالا فرد هستم و اصلاً من را به آدرس نسخه کلیوی یک زن آپارتمان دار خوش ترکیه یا انگلیسی تعریف نکنم. در عوض، افتخار می کنم که کنارم بایستم، واقعی اساسی نیست که چقدر غیر هستم. سعی کنید واحد وزن را استجابت انعکاس کنید و دوباره یافتن و گم کردن شما متنفرم.
اگر من قطعاً مردی را پیدا نکنم که معیارهای بالا را متحقق مستجاب روا کند، خود قلبم را فراز او خواهم انصاف ولی حتا زمانی که به آدرس یک زن خارجی که اندر ترکیه زندگی می کند زندگی کنم.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.